مسافر کوچولو

شنیدن قشنگترین ریتم زندگیم

سلام دلیل بودنم امروز 4 آبانه دلبندم ،من و تو دیروز یه دیدار کوچولو با هم داشتیم  دبروز دومین سونوی من بود و آقای دکتر ضربان قلبتو برام گذاشت تا گوش کنم ،منم بی اختیار بخاطر اولین لمس بودنت اشک رو گونه  هام سرازیر شد   ما از ساعت 8.30 تا 11.30 نشتستیم که نوبتمون بشه بابا علیرضا خیلی ذوق دیدنتو  شنیدن  صدای قلبتو داشت ولی متاسفانه نتونست بیاد تو ، یعنی گفتن ورود همراه ممنوعه وقتی از اتاق اومدم بیرون انگار رو آسمونا پرواز میکردم  پاهام مال خودم نبود دوس داشتم صدای قلب کوچولوتو بارها و بارها توی ذهنم مرور کنم ... عصر وقت دکتر داشتم رفتم دکتر بهم گفت 2 هفته باید تو خونه باشی و هوای نی نی تو داشته با...
4 آبان 1393
1